گاه نوشت های یک آبی/بنفش

ساخت وبلاگ
زندگی گروهی را دوست ندارم. نه اینکه دوست نداشته باشم ها، زندگی ِ گروهی که آدم هایش را خودم انتخاب نکنم را دوست ندارم. راستش سخت می گذرد، مقاومت را یاد میگیری اما نمی دانی برای چه مقاومی و چرا اینهمه منعطف شده ای؟ چرا از خودت می زنی و علایقت را کنار می گذاری تا دعوایی راه نیفتد و همه چیز به خوبی و خوشی بگذرد، راستش خوبی و خوشی هم نیست فقط نوعی گذشتن است. گذشتن از روزهایی که عضله های تفکر جمعی کِش آمده اند و قوی شده اند اما هیچ استفاده ای برایت ندارند فقط بی اندازه از احساسِ آزادی و شادی ات کاسته اند... گاه نوشت های یک آبی/بنفش...
ما را در سایت گاه نوشت های یک آبی/بنفش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iblueviolete بازدید : 68 تاريخ : دوشنبه 10 آبان 1395 ساعت: 19:46

هم اتاقی ها نشسته اند برای یارهایشان شالگردن می بافند. بعضی ها تازه کار و بعضی ها هم بلدِ کارند. من نه تازه کارم نه بلد کار، روی سکوی متوسطی ایستاده ام که میلِ زود زود بافتن و تمام کردن ندارم. دلم می خواهد یکی یکی رج ها را با فکرت ببافم و هی خاطره ی لحظه هایی که نیستی را بریزم پای بافتی که دور گردنت بپیچی و شریک لحظه هایی باشی که کنارم نیستی، که سرما نشسته به جانم و توی تنهاییِ پرهیاهویِ این اتاق می لرزم و چای می خورم و خیالِ آغوشت حلقه های شالگردن می شود و به هم می پیچد...

گاه نوشت های یک آبی/بنفش...
ما را در سایت گاه نوشت های یک آبی/بنفش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iblueviolete بازدید : 56 تاريخ : جمعه 7 آبان 1395 ساعت: 12:16